قدس آنلاین- خانه (به ترکی آذربایجانی: ائو) فیلمی به کارگردانی، نویسندگی و تهیهکنندگی اصغر یوسفینژاد است که این روزها در گروه هنر و تجربه به نمایش درآمده است. ماجرای این فیلم حول یک وصیتنامه میچرخد. مردی از دنیا رفته و همه دور جسد او جمع شدهاند و این سرآغاز ماجراست. فیلمی که به دلیل حال و هوای متفاوتش در جشنواره بسیار مورد استقبال واقع شد. به همین بهانه با کارگردان این فیلم به گفتوگو نشستیم که حاصل آن را در ادامه می خوانید.
«ائو» هم به لحاظ محتوا و هم ساختار یک فیلم متفاوت در سینمای امروز ماست. با توجه به اینکه زبان این فیلم ترکی است و اولین نمایشش در جشنواره فجر بود، پیشبینی میکردید که از این فیلم استقبال شود؟
من معتقدم که سینما منحصر به بحث زبان نیست و هر کسی در هر جایی به زبان خودش فیلم میسازد و این فیلمها همچون قدیم دوبله میشوند یا با زیرنویس با تماشاگر ارتباط برقرار میکنند. اساساً چنین قانونی نیست که در سینمای ایران باید حتماً فیلمها به زبان فارسی ساخته شود یا در سینمای دنیا فیلمها به زبان انگلیسی باشند. این یکی از توانمندیهای کشورمان است که از مجموعهای از زبانها، گویشها، فرهنگها و تنوع جغرافیایی ساخته شده است. شاید فیلمسازانی که در اقصی نقاط ایران زندگی میکنند، تشویق شوند به جای اینکه فیلمسازی را لزوماً در مرکز دنبال کنند، با پتانسیلهای مناطق خودشان فیلم بسازند. امیدوارم خود بدنه سینما هم بهتدریج آمادگی پذیرش این تنوع را داشته باشد. من معتقدم این تنوع و تکثر به نفع سینمای ایران است و میتواند سینما را از تکصدایی در بیان موضوعات فرهنگی و تنوع جغرافیایی نجات دهد. این موضوع مستلزم آن است که فیلمسازان هم استقبال کنند. البته نباید در حصول نتیجه هم عجول بود.
اما در مورد استقبال از فیلم باید بگویم که فکر میکنم این نوع حرکتها در گام اول قرار نیست جواب بدهد اما استقبال تا حدود زیادی خوب بوده است. در زمینه مخاطب باید محدودیتهای فیلم و گروه پخشکننده را در نظر گرفت و بر اساس این مسئله سنجید اما نهایتاً استمرار است که میتواند به پیشبرد این قضیه کمک کند.
داستان راویِ تفاوت دیدگاهها و نهراسیدن از شکستهشدن مرزهای سنت است، در حالی که در یک فضای سنتی روایت میشود و قضاوتها را به چالش میکشد. «ائو» در یک نگاه حاوی چه پیامی به مخاطبش است؟
جامعهای که در فیلم تصویر شده، یک جامعه سنتی خالص نیست بلکه جامعهای است که تکان خورده و در حال گذر از یک طبقه اجتماعی به طبقه دیگر است. حتی از نظر فکری، آن ثباتی که در جامعه سنتی وجود داشت را هم ندارد چون در حال تغییر است و این باعث شده که ما یک جامعه در حال نوسان را تصویر کنیم. این افراد در این نقطه هستند و اگر دارند آسیب میرسانند یا آسیب میبینند، به دلیل ذات بیثباتی آن است و تا به ثبات برسند خیلی آسیبپذیرند و فیلم در مورد این آسیب صحبت میکند. در جامعه ما همه چیز در حال ادغام است و یکی از دلایلش هم این است که حوزه اطلاعاتی ما در حال حاضر با هیچ زمانی قابل قیاس نیست و این میل به جابهجایی در همه وجود دارد. موضوع «خانه» هم همین است، شخصیتهای فیلم آسیبرسانند و آسیب میبینند و این کنش و واکنشی است که در آنها وجود دارد و این چیزی است که ذات آدمهای «خانه» را شکل داده است.
یکی از انتقاداتی که همواره به سینمای ما وارد می شود، این است که آثار محدود به فضای آپارتمانی و پایتخت شده و ما کمتر شاهد فیلمهای بومی هستیم. سال گذشته چند فیلم بومی در جشنواره حضور داشت. با توجه به اینکه جشنواره فجر ویترین سینمای ایران است، چقدر میتواند در جذب سینماگران به فضای سینمای بومی مؤثر باشد؟
با این تعریف کاملاً موافقم. همه چیز سینمای ایران از جمله روندهای سیاستگذاری، جریانهای فیلمسازی و... در جشنواره فجر رقم میخورد و اگر هم اتفاقی برای این فیلم افتاد، به دلیل اقبالی بود که در جشنواره فراهم شد. اما این یک فرصت دوطرفه و بده و بستان است. جشنواره فجر اگر از این نوع فیلمسازی استقبال میکند، فیلمساز هم باید یک گام جلوتر بیاید. ضمناً این فیلمها نیروهای انسانی جدیدی را به سینما معرفی میکنند. خیلی از فیلمسازان به من میگفتند که خیلی خوب است که فیلمی همچون «ائو» استعدادهای بسیاری را، چه در جلو دوربین یا پشت دوربین، به سینما معرفی میکند و بسط میدهد. خود فیلم هم معرف این قضیه است. توانمندیای که در این فیلم دیدید، توانمندی نیروی شهرستان است و ما تعمداً روی نیروهای تبریز متمرکز شدیم. من معتقدم که این پتانسیل در همه جای کشور وجود دارد و باید از آن بهرهمند شد.
انتقادات بسیاری به گروه هنر و تجربه میشود. عدهای آن را یک دورهمی دوستانه میدانند و البته عدهای دیگر معتقدند که وجودش برای سینما لازم است. ضرورت این گروه در سینما را چگونه ارزیابی میکنید و آیا اساساً هنر و تجربه میتواند به بالندگی سینما و چرخه اقتصادیاش کمک کند؟
گروه هنر و تجربه در نقطهای نیست که بگوییم به آخر مسیر رسیده است. این گروه یک جریان فرهنگی است و مانند هر جریان فرهنگی باید با آزمون و خطا جلو برود. ضمناً نظرسنجیهای بسیاری وجود دارد و مدیران سعی میکنند محدودیتها و مشکلات مرتفع شود که البته بخشی از این محدودیتها جزو ذاتی این گروه است. ۱۰ فیلمی که الآن در گروه هنر و تجربه اکران شدهاند، آثاری بسیار شاخص، ارزشمند و دیدنی هستند. گروه که ذاتاً تولیدکننده نیست بلکه عرضهکننده این فیلمهاست و اگر این آثار دیده شوند، در سلیقه فیلمدیدن مخاطب تأثیر میگذارند.
نظر شما